ایران برای تأمین نیاز مواد غذایی خود، سالانه به حدود 12 میلیون تن گندم نیاز دارد؛ درحالیکه کارخانههای آرد ایران از پتانسیل 30 میلیون تنی برخوردار هستند و با توجه به میزان نیاز کشور، نیمی از این ظرفیت واحدهای آردسازی بلااستفاده باقی مانده است؛ ظرفیتی که میتوان با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران از آن به بهترین شکل ممکن استفاده کرد، زیرا ایران در نقطهای قرار گرفته است که کشورهای اطراف آن همچون افغانستان و عراق از بزرگترین مصرفکنندگان آرد به شمار میآیند.
نکته قابلتأمل این است که به جای بهرهوری ایران از این امتیاز، کشورهایی همچون روسیه و ترکیه بازار آرد این دو کشور را به قبضه گرفتهاند؛ روسیهای که کارخانههای آرد آن ازنظر فناوری با کارخانههای ایران قابلمقایسه نیست و حرفی برای گفتن ندارد.
در خصوص صادرات آرد، فارغ از بازار عراق و افغانستان، بازار کشورهایی همچون قطر و یمن نیز به روی ایران باز است و یمن؛ بازاری تشنه در بخش آرد چهبسا نقطه بکری برای صادرات آرد ایران باشد، مشروط بر آنکه کارخانههای آرد ایران بتوانند بهآسانی و بدون هیچ محدودیت و مانعی به واردات گندم عبور موقت اقدام کنند و امکان بالقوه خود را بالفعل نمایند.
البته بهتازگی معاون اقتصادی استاندار تهران از پیشنهاد طرح صادرات آرد به شرط واردات گندم خبر داده است.
با اعلام این خبر، بازار حدس و گمانها و پرسشها و واکنشها به این موضوع داغ شده است.
آیا با وجود کمبود و کیفیت پایین آرد در برخی مناطق، میتوان به صادرات آن اندیشید یا این که همزمان با صادرات آرد، بازار پرمصرف داخلی با بحران روبهرو نخواهد شد؟
به هر ترتیب باید گفت؛ صادرات آرد علاوه بر افزایش کیفیت گندم داخلی، موجب افزایش صادرات و ارزآوری خواهد شد و مشکل نقدینگی دولت را برای واردات گندم تا حد زیادی برطرف میکند، بنابراین نیازی نیست که دولت منابع خود را صرف واردات گندم کند، زیرا بخش خصوصی عهدهدار واردات گندم خواهد شد.