حلقههای مفقوده در تجارت غلات ایران
واردات غلات و نهادههای دامی بهواسطه تحریمهای بینالمللی و خودتحریمیها به پروسهای پیچیده برای فعالان این صنعت در ایران تبدیل شده است؛ چراکه از تأمین این کالا تا موضوع لجستیک و حمل آن، تخصیص ارز و بحثهای مالی و بانکی، چالشها و مشکلات متعددی بر سر راه این تجارت قرار داده است. از سوی دیگر با وجود آنکه هزینه کلانی برای واردات کالاهای اساسی به کشور صرف میشود، به دلیل تضادهای موجود در بحث آییننامههای استاندارد ایران با استاندارد سایر کشورها و توقف طولانیمدت محصولات در انبارها، شاهد ضایعات و هدررفت آنها هستیم.
برای واکاوی چالشهای واردات غلات به ایران از بعد استاندارد و کیفیت کالا تا تخصیص ارز و حمل کالا، با امیرحسین افراشتهپور مدیر بازرگانی هولدینگ افرا بعنوان یکی از بزرگترین تامین کنندگان غلات و دانههای روغنی بخش خصوصی در کشور به گفتوگو نشستیم.
چالشهای زنجیره واردات غلات
به گفته افراشتهپور، چالشهای زنجیره واردات غلات در دو بخش تأمین و لجستیک قابل بررسی است. در بخش تأمین در وهله نخست با چالش آییننامههای استاندارد مواجه هستیم؛ زیرا در بسیاری از مواقع کیفیت غلات وارداتی با استانداردهای ایران همخوانی ندارد. برای مثال همزمان با اواخر فصل برداشت، کیفیت بار در کشور دچار افت میشود و ترخیص محموله وارداتی در ایران با مشکل همراه است. برخی شاخصهای استاندارد مانند آفلاتوکسین در ایران بهقدری سختگیرانه است که برای مثال بار مرجوعی از ایران به دلیل ناهمخوانی با استانداردهای کشورمان در کشوری دیگر، همچون کشورهای اروپایی بدون هیچ سختگیری، قابلیت ترخیص و استفاده را دارد.
علاوه بر این، بحث تراریختهبودن غلات (GMO) یکی دیگر از معضلات بخش تأمین غلات برای ایران است که تجار با آن دستوپنجه نرم میکنند. لذا به عقیده من در شرایطی که شرکتها در مواجهه با مشکلات تحریم به سختی توان واردات و تامین ارز تخصیصی به محصولات را دارند شاید بهتر باشد که ارگانها و سازمانهای تصمیمگیر اندکی در قوانین سختگیرانه خود انعطاف نشان داده و روند واردات را تسهیل کنند.
ریسک بالای کشتیها برای ورود به محدوده آبی کشورهای در معرض تحریم!
لجستیک نیز، بعنوان یکی از حلقههای مهم در زنجیره تجارت غلات با چالشهای گوناگونی همراه است. به این صورت که بسیاری از مالکان کشتیرانی تمایلی برای ورود به آبهای ایران و انتقال بار به کشورمان را ندارند یا چنانچه شرکتی ریسک این مسئله مهم را پذیرفته باشد، به دلیل مشکلات و موانع بسیار در ایران عطای آن را به لقایش میبخشند؛ چراکه کشتیها چندین ماه در ایران بدون دریافت هیچگونه سرویس و خدمات، متوقف میشوند و به دلیل تحریمها، مسئله سوخترسانی به کشتیها بهکندی صورت میگیرد.
ارز ترجیحی، مزیت یا چالش؟!
امیرحسین افراشتهپور بحث تأمین ارز را فارغ از مشکلات گفتهشده، از مشکلات جدی تجار ایرانی دانست و افزود: متأسفانه ارز ترجیحی فارغ از مزایای مثبت خود، واردکنندگان را دچار بیبرنامگی و بلاتکلیفی کرده است؛ چرا که اختصاص آن غالبا در روندی بیش از زمان پیش بینی شده صورت میپذیرد.
از سوی دیگر، در وضعیت فعلی سیاست و برنامهریزی بر اساس کمبودهای کالاهای اساسی در کشور و با اولویتبندی، به تخصیص ارز انجام میپذیرد و این موضوع در کنار نبود تخصیص یکپارچه ارز، مدیریت نقدینگی را برای تجار بسیار دشوار کرده است. تاجر نمیداند جو وارد کند یا ذرت؟!
حذف کانالهای ایمن برای پرداخت؛ روندی که پیش روست…!
افراشتهپور با تأکید بر اینکه در وضعیت فعلی چالش اصلی و مهم تجار غلات، کانال پرداخت است، گفت: متأسفانه در یک سال اخیر، کانالهای پرداختی معتبر تجارت غلات از بین رفته است و تجار دچار بلاتکلیفی شدهاند؛ چالشی که تمرکز بر مقوله کیفیت را از بین برده و تجار تنها به دنبال این هستند که با کسب کانال ایمن برای پرداخت، خرید خود را در کمیت مد نظر محقق کنند.
آیا بخش خصوصی میتواند تامین کننده غلات کشور باشد؟
مدیر بازرگانی هلدینگ افرا در پاسخ به سوال فوق گفت: با وجود تمام مشکلات از نبود تخصیص ارز تا حذف کانالهای ایمن برای پرداخت، درصورتیکه دولت به بخش خصوصی اعتماد کند، باید گفت این رکن مهم اقتصاد کشور میتواند کل نیاز غلات ایران را تأمین کند؛ زیرا از بسیاری از بروکراسیهای معمول مبرا است و همچنین هزینه اجرا در بخش خصوصی به طرز چشمگیری پایینتر خواهد بود.
از طرفی با توجه به اهمیت مدیریت ذخایر استراتژیک از سوی دولت، بعنوان یکی از شرکتهای بخش خصوصی به دولت پیشنهاد میکنم تا برای تامین ذخایر و همچنین جایگزینی کالای نو با کهنه موجود در انبارها (نو و کهنه کردن محصولات) بخش خصوصی را به همکاری دعوت کند.
نو-کهنه کردن محصولات؛ ارمغان سکانداری بخش خصوصی در واردات غلات
افراشتهپور با تأکید بر اینکه که یکی از مزایای سکانداری بخش خصوصی در واردات غلات به موضوع «نو کهنه» کردن محصول بازمیگردد، گفت: بخش خصوصی این قابلیت را دارد که همزمان با ذخیرهسازی تنخواه غلات در انبارها با ورود محموله جدید غلات وارداتی به کشور، آن را با تنخواه مصرفشده جایگزین کند. بعبارتی از جهت علمی رعایت اصل نو- کهنه کردن بویژه در محصول غلات که موجودی زنده بوده و باید در مدت زمان مشخصی ذخیره و نهایتا به مصرف برسد، موجب حفظ کیفیت محصول خواهد شد. وی تاکید کرد که اصل نو و کهنه کردن بویژه در محصولاتی همچون کنجاله که در طولانی مدت امکان خودسوزی و محصول ذرت احتمال شکستگی خواهد داشت.
هشدار بخش خصوصی برای لایروبی بنادر شمالی کشور
این فعال تجارت غلات در بخش دیگر گفتوگو درباره وضعیت بنادر کشور از بعد تجهیزات و زیرساختها اظهار کرد: خوشبختانه در دو سال اخیر، در بخش تجهیزات بندری، خریدهای خوبی صورت گرفته و برای ساخت انبارهای ذخیرهسازی در بندرهای شمالی و جنوبی سرمایهگذاریهای قابل توجهی انجام شده است؛ اما در حال حاضر مشکلی که در بنادر کشور به چشم میخورد، بحث ترافیک کشتیها است؛ زیرا خریدهای غلات به دلیل وضعیت تخصیص ارز، مقطعی است و این موضوع در کنار نبود تجهیزات کافی به ترافیک بندرها دامن زده است.
لایروبی بنادر
علاوه بر این، بحث لایروبی یکی دیگر از مشکلات بنادر بهویژه در شمال کشور است که در حال حاضر به مرز هشدار رسیده است. بخشی از تجارت خارجی ما که از دریای خزر انجام میشود همزمان با موضوعاتی همچون صنایع کشتیرانی با کاهش آب خزر تهدید میشود. در این میان شاید بخش خصوصی از آمادگی کافی برای سرمایهگذاری جهت ساخت اسکله در شمال ایران برخوردار باشد اما مسئله لایروبی بنادر شمالی بعنوان یک پروژه ملی از مسئولیتهای ضروری سازمان بنادر است.
مشکلات صنعت کشتیرانی
وی ادامه داد: یکی دیگر از مشکلات صنعت کشتیرانی به قدمت کشتیها بازمیگردد. متأسفانه کشتیهای ترددی در شمال ایران، بسیار قدیمی و نیازمند درفت بالا هستند و عمق بسیاری از بنادر شمالی کشور برای تردد این کشتیها کفایت نمیکند؛ لذا تجار و تریدرهای غلات ناچار به استفاده از کشتیهای جدیدی هستند که تا 8 هزار تن کالا ظرفیت حمل دارند که علاوه بر کرایههای گران، با مشکل نایاببودن نیز همراه هستند. به عبارتی تریدرها بالاجبار برای حمل مقادیر 4 تا 5 هزار تن محصول نیز مجبورند کرایه کشتی 8 هزار تنی را پرداخت کنند و این اضافه هزینه حمل بدلیل عدم توانمندی ناوگان کشتیرانی ما در تامین کشتیهای جدید و مناسب است.
هزارتوی مشکلات تجار برای ترانزیت کالا
افراشتهپور در ادامه درباره جایگاه ترانزیتی ایران در کریدور شمال و جنوب گفت: ایران دارای پتانسیل بینظیری در بخش ترانزیت کالا است. با توجه به وضعیت قیمتهای خرید شرق و غرب در ازای ترانزیت کالا از ایران، حاشیه سود کلانی در اختیار کشور قرار میگیرد؛ اما متأسفانه به دلیل بروکراسیهای پیچیده در ایران، این موضوع آنگونه که باید تحقق نیافته است.
برای مثال دسترسی ایران به آبها بهویژه خلیجفارس نقطهقوتی برای کشور است که در حال حاضر کشور عراق نیز با توجه به برخورداری از همین امتیاز با سرمایهگذاری بر آن، درصدد ترانزیت کالا است؛ درحالیکه این کشور به مسیر ترانزیت شرق دسترسی ندارد و ایران بهرغم دسترسی به آن به دلیل بحثهای بروکراسی، صدور اسناد، چالشهای استاندارد کشور از این امتیاز ویژه خود به اندازه کافی بهره نبرده است.
فارغ از مشکلات گفتهشده درباره ترانزیت، موضوع جالب این است که بر اساس چارچوب قوانین ترانزیتی کشور، بازرگان باید از زمان حمل بار مشخص کند که این بار ترانزیتی است یا خیر؟ درصورتیکه حمل بار از کشوری مانند برزیل 40 روز طول میکشد و در این مدتزمان ممکن اتفاقات مختلفی درخصوص ترانزیت کالا به کشور مقصد رخ دهد و بر اساس تصمیم وارد کننده مقصد کالا تغییر کند؛ اما عملاً این موضوع امکانپذیر نخواهد بود.
تجارت غلات با روسها چه زمانی دردسرساز میشود؟
افراشتهپور درباره تحریم روسیه و حضور روسها در بازار ایران اظهار کرد: در حال حاضر، روسها خدماتی به ایران ارائه میدهند که باقی تأمینکنندهها از ارائه این خدمات امتناع میورزند. در برخی موارد درصورتیکه وضعیت قیمتها رقابتی نباشد، روسها پرداخت اعتباری را در اختیار ایران قرار میدهند و در زمینه خدمات لجستیک نیز با ایران همکاری میکنند.
تنها مشکل فعلی در رابطه با روسیه، موضع ذخایر استراتژیک جنگی است؛ زیرا روسها تصمیم گرفتهاند درجهت تأمین امنیت غذایی خود، ذخایر وسیعی داشته باشند و این موضوع موجب شده است ایران نداند روسیه در آیندهای نهچندان دور قرار است محصولات خود را «نو کهنه» کند یا اینکه از محصولات برداشتشده جدید در اختیار ایران بگذارد؛ بنابراین درصورتیکه روسیه تصمیم به نو کهنه کردن ذخایر استراتژیک خود داشته باشد، در بخش غلات وارداتی از روسیه، از بعد کیفیت دچار چالش خواهیم شد.
ایران گزینهای جز حرکت به سوی گسترش حمل ریلی ندارد!
افراشتهپور همچنین درباره وضعیت حمل ریلی کالاهای اساسی در کشور گفت: در حال حاضر بیشتر کشورهای مجاور ایران برای جابهجایی کالاها از حمل ریلی استفاده میکنند؛ درحالیکه در ایران به دلیل ارزانبودن سوخت و ارائه یارانه به آن، حمل کامیونی از نقش و مزیت اقتصادی بیشتری نسبت به حمل ریلی برخوردار است.
مشکلات بخش حمل ریلی
علاوه بر این، ایران در بخش حمل ریلی با مشکلاتی همچون محدودیت لوکوموتیو خارجی، قدیمیبودن زیرساختهای حمل ریلی مواجه است؛ درحالیکه کشورهای صادرکننده و تأمینکننده به مقصد ایران، از قابلیتهای بسیار خوبی در بخش ترانزیت ریلی برخوردار هستند. همچنین فرهنگ حمل در کشورهای شوروی سابق از سالیان بسیار گذشته به سمت حمل ریلی سوق پیدا کرده اما با توجه به فرهنگ مرسوم استفاده از حمل کامیونی در ایران، این تفاوت ها در حوزه حمل چالشزا است.
واردات پروتئین
نکته بعدی این است که بر اساس تغییرات بازار، دولت به دنبال واردات پروتئین بیشتر است؛ چرا که در کنار تامین غلات، تامین پروتئین نیز از شاخصهای مطرح در تداوم امنیت غذایی کشور است. متاسفانه به دلیل محدودیتهای ریلی و نبود تجهیزات در مناطق آزاد و سرخس و اینچهبرون، برای واردات گوسفند زنده و گرم باید کرایه حمل بیشتری پرداخت شود و اغلب حمل به شکل کانتینری صورت گیرد؛ درصورتیکه اگر زیرساخت ریلی کشور مهیا بود، میتوانستیم با حمل ریلی علاوه بر سرعتبخشی به کار، از هزینههای مازاد نیز بکاهیم.
گفتنی است؛ این احتمال وجود دارد که در آینده دولت درصدد کاهش یارانه سوخت باشد و همین موضوع، انگیزهای برای تقویت حمل ریلی کشور خواهد بود.
افرا هلدینگ مجموعه ای از کارخانجات و شرکتهایی است که در حوزه صنایع غذایی فعالیت میکند. این شرکت به عنوان بزرگترین سرمایهگذاری خصوصی در صنایع غذایی ایران با 21 کارخانه تولیدی و فرآوری در حال فعالیت است. شرکت روغنکشی نوید خلیجفارس با ظرفیت 6 هزار تن در بندر امام خمینی، کارخانه تصفیه روغن با ظرفیت 1300تن و کارخانه فرکشن تولید روغنهای با ظرفیت 500 تن که متعلق به هلدینگ افراست موجب بی نیازی ایران به واردات روغن خاص خواهد شد. با توجه به اینکه بیشترین سرمایهگذاری تاریخ صنعت روغن به هلدینگ افرا اختصاص دارد؛ 25 درصد روغن سویا مصرفی در صنایع غذایی و 20 درصد کنجاله موردنیاز واحدهای دامداری کشور توسط این مجموعه تامین میگردد.