نگاه فرامنطقهاي بولر به نقش ايران در جاده ابريشـم
شريف نظام مافي: جاده ابريشم را خواهيم ساخت

جاده ابريشم يا راه ابريشم شبکه راه هاي بههم پيوسته اي با هدف بازرگاني در آسيا بود که خاور و باختر و جنوب آسيا را به هم و به شمال آفريقا و شرق اروپا پيوند ميداد؛ مسيري که تا سده پانزدهم ميلادي بهمدت ۱۷۰۰ سال، بزرگترين شبکه بازرگاني دنيا بود. جاده ابريشم، جاده پيوند و صلح بود. ابريشم راهي بود ايمن به دور از جنگها و ستيزه جويي هاي کشورها و امپراتوريها، در هزارهها و سدهها، تلاقيگاه ميان شرق و غرب. ابريشم، ادويه، چاي، کاغذ، ظروف چيني، يونجه، انگور، شيشه و… از اين راه به کشور هاي مقصد ميرسيد. پربيراه نيست که آن را با نام “ابريشم” اين کالاي تجملي ناميدهاند. در اواخر قرن نوزدهم “فرديناند فون ريختهوفن، جغرافيدان و زمينشناس آلماني براي اولين بار واژه “جاده ابريشم” را به کار برد و از آن پس بود که اين عبارت مقبول عامه مردم واقع شد.
بحث احياء جاده ابريشم در محافل علمي و تجاري امروز بسيار داغ شده است چرا که کشورها به دنبال کسب درآمد بيشتر، به اين حقيقت رسيده اند که براي پايداري تجاري بايد نقش پر رنگ تري را در صحنه جهاني ايفا کنند. شرکت هاي موفق نيز به دنبال اين ايدئولوژي در حال گسترش دفاتر و فعاليت هاي خود در تعامل بين کشورها هستند و در اين ميان شرکت بولر، جاده ابريشم را راهي طلايي براي رشد کشورها در حوزه صنعت معرفي ميکند.
با مهندس شريف نظام مافي در خصوص نقش ايران در جاده ابريشم و برنامه بولر براي احياء اين جاده به گفتگو نشستهايم.
اقتصاد چين با ايران هم مرز مي شود!
وي در ابتدا با اشاره به دستور صريح آقاي گريدر مديرعامل بولر در خصوص نقش اساسي ايران در جاده ابريشم، گفت: امروز در بسياري از اقتصاد هاي کشور هاي پيشرفته، بحث جاده ابريشم مطرح است اما هنوز در محافل اقتصادي ايران به آن پرداخته نشده است؛ حال آنکه ايران نقشي کليدي دارد. در کشورهايي که تحت مديريت بولر ايران است از جمله پاکستان، افغانستان، ترکيه، آذربايجان و ارمنستان، فلسفه جاده ابريشم در مراحل تئوريک خود درحال بحث و بررسي است. نکته قابل توجه حرکت هاي استراتژيک کشورها در بازسازي زيرساخت هاست. براي مثال کشور چين با يک سرمايه گذاري عظيم، پاکستان را به تمام خطوط قطار و راه هاي تجاري خود متصل خواهد کرد يعني محصولات چين در اين کشور توليد و در مرز پاکستان با همان قيمت چين ارائه ميشوند، طرحي که تأثير زيادي بر اقتصاد و تکنولوژي ما خواهد داشت لذا بايد به اين فکر کنيم که اقتصاد چين در حال هم مرز شدن با ايران است و ما بايد براي اين مسأله آماده باشيم تا عقب نمانيم.
و اما نقش آستارا در جاده ابريشم
مدير عامل بولر محوريت اصلي توزيع، در فرآيند جاده ابريشم را براي حوزه قفقاز و خاورميانه غير عربي، شهرآستارا عنوان کرد وگفت: از نظر بولر، خاورميانه عربي و خاورميانه غير عربي جداست و هيچگاه با هم ادغام نخواهد شد. در حال حاضر ما کار تجاري و صنعتي موفق با خاورميانه عربي به دليل حضور بنادر بزرگ و فعالي چون دبي، نميتوانيم داشته باشيم اما روزي که ايران به جايگاهش برسد ديگر کسي از منطقه قفقاز به دبي نميرود بلکه صاحبان سرمايه، راهي تهران و شيراز و مشهد خواهند شد و چشم انداز آينده اين است که دبي محوريت خود را براي بسياري از کشورها از دست خواهد داد و ايران اهميت قديمياش را به دست خواهد آورد.
نظام مافي در پاسخ به اين سوال که آيا پروژه جاده ابريشم در صنايع مختلف، چارچوب خاص و تعريف شده اي دارد، اظهار داشت: براي مثال در حوزه اي چون شکلات، طبق نظر بولر، کشور سوئيس هميشه مرکزيت داشته و خواهد داشت اما در مورد برنج، مرکزيت R&D بولر ديگر کشور سوييس و آلمان نيست بلکه محوريت در کشور هند خواهد بود و هر کشوري با توجه به سابقه و توانايي خود در جاده ابريشم نقشي ايفا خواهد نمود.
به عنوان يک ايراني، 99% ايراني و 1% بولري هستم
اين فعال عرصه صنعت و تکنولوژي در پاسخ به اين سوال که آيا وجه تمايزي براي مشتريان ايراني ميتوانيد درنظر بگيريد و اينکه چقدر ايراني بودن شما در سود بردن ايران و مشتريان ايراني تأثير ميگذارد؟ گفت: به هر جهت ايراني بودن خصوصيتي است که ميتواند در استراتژي من در منطقه تأثير بگذارد چرا که به دليل نفوذ فرهنگ ايران از قديم، زبان و فرهنگ ما در پهناي چندين کشور گسترده شده و مديران ما در کشور هاي همسايه احساس غربت نميکنند. ارمنستان، آذربايجان، پاکستان، افغانستان و حتي ترکيه در موارد زيادي با ايران شباهت هاي فرهنگي دارند. من 99% ايراني و 1% بولري ام و هر تلاشي کنم اول براي پيشرفت ايران و سپس بولر مي باشد و در نهايت هر حرکتي در بولر ايران انجام دهيم، براي رشد اقتصاد ايران است.
وي با اشاره به اينکه در ايران چند شرکت خارجي بينالمللي توسط افراد ايراني مديريت ميشوند اذعان داشت: علي رغم اينکه تعداد اين شرکت ها اندک است اما بودن يک ايراني در رأس و در يک پست مهم، يعني اعتماد به مدير ايراني. مديران ارشد ايراني در اين شرکتها توانستهاند علاوه بر فعاليت هاي خود به اهداف شرکتهايشان نيز ارج نهند. نکته اينجاست که اگر ميخواهيم در دنياي امروز رقابت کنيم بايد روش هاي بين المللي را بياموزيم و بايد نگاه و روابط مان را جهاني کنيم تا بتوانيم از تجارت جهان بهره ببريم.
وي در ادامه، آغاز فعاليت اتاق ايران و سوئيس را پيرو همين استراتژي دانست و يادآورشد: بايد بتوانيم ارتباطاتي که در طول 35 سال قطع شده بود را برقرار کنيم تا در تجارت جهاني سهم خود را بهدست آوريم.
مهمترين چالش هاي ايران براي پيوستن به جاده ابريشم
مدير عامل شرکت بولر در ادامه به چالش هاي ايران براي پيوستن به جاده ابريشم پرداخت و گفت: امروز در طرح جاده ابريشم مسائلي چون ارسال و حمل و نقل ماشين آلات از آستارا به کراچي، لاهور و اسلام آباد بهعنوان مسأل هاي جدي مطرح است چرا که 30 درصد قيمت دستگاه هاي ارائه شده به پاکستان را فقط حمل و نقل در بر ميگيرد. براي ارسال تجهيزات به پاکستان، ماشين آلات ابتدا به بندر دبي رفته و پس از پرداخت هزينه به اين بندر، به پاکستان ارسال ميشود! ضعف سيستم ترانزيت در کشور مانع از ارسال ماشين آلات به مقاصدي چون اسلام آباد آن هم با کاميون است. غير از بحث ترانزيت، بانک هاي ما در منطقه بسيار ضعيف عمل ميکنند. امروز پاکستان با 120 ميليون نفر جمعيت، بهترين بازار براي ايران است اما به دليل زيرساخت هاي ضعيف کشور، نميتوانيم پاسخگوي اين بازار مهم باشيم.
نظام مافي مسأله شناخت درست بازار هاي هدف را چالش سوم ايران برشمرد و يادآور شد: بازار هدف ايران جمعيتي معادل 350 ميليون نفر است که در کشور هاي آذربايجان، پاکستان و افغانستان ساکن هستند چرا که آنها فرهنگ ما را ميپذيرند. بحث مزيت رقابتي مايکل پورتر که در کتابش به آن اشاره نموده، (بر اين اساس، براي موفقيت يک کشور در تجارت جهاني، نميتوان تنها به مزيت هاي نسبي آشکار شده بسنده نمود بلکه اقتصادها بايد از طريق شناخت وضعيت و ساختار خود و ظرفيتسازي، به خلق مزيت پرداخته و با فراهم آوردن بستر هاي سرآمدي جهاني و شرايط کارايي رقابتي، به فعالان اقتصادي اجازه دهند همگام با هدايت دولت، حوزه هاي جديدي در تجارت جهاني را به خود اختصاص دهند) اينجا مصداق دارد. بنده به عنوان يک ايراني هيچگاه نميتوانم در آمريکاي جنوبي يا اروپا تجارتي رقابتي را اعمال کنم اما در منطقه آسياي مرکزي ميتوانم نقش مهمي داشته باشم. لذا چشمانداز ما بايد بازنگري بهتر بر روي بازار هاي هدف و شناخت درست مشتري و بازسازي زيرساختها بر اساس بازار هدف باشد. ترکيه امروز از طريق برزيل صاحب تکنولوژي و سرمايه نشده بلکه اين کشور براساس ضعف کشورهايي چون ايران و عراق، بازار هدفش را شناخته و متحول شده است. ما نيز بايد ابتدا در منطقه فعال شويم و پس از توانمند شدن فرامنطقه اي بيانديشيم.
مدير عامل بولر با تأکيد بر اينکه ايران به عنوان يک قدرت اقتصادي بايد از اتفاقات منطقه سود ببرد، اذعان داشت: امروز که تمام صادرات کشاورزي ترکيه توسط روسيه قطع شده است بخش توليد وکشاورزي ايران، فرصتي مناسب براي کسب بازار روسيه دارد اما آيا زيرساخت هاي ما پاسخگوي اين حجم صادرات به روسيه است؟!
والس چالدران دستاورد محدوديت هاي دوران تحريم
مدير عامل شرکت بولر در بخش پاياني به ساخت والس چالدران اشاره کرد و ياد آور شد: ساخت والس چالدران در آستارا جوابي بود بر والس هاي کم کيفيتي که از ترکيه و در بدترين شرايط تحريم وارد کشور ميشد. در دوران تحريم بولر ايران، دفتري مستقل شد و بسياري از ايده هاي امروز تهران به دليل تجربه اي است که در دوران تحريم کسب نموديم. ارتباطات ما با سوئيس قطع شده بود و هيچ کمکي از سوئيس دريافت نميکرديم. بسياري از دستگاه هاي ما 6 تا 9 ماه در گمرک باقي ميماند. از طرفي پرداخت تعهدات مالي به بانکها، عدم امکان دريافت پول کالاي به بندر رسيده از سوي بانک ازجمله مهمترين مشکلات بود. اما خوشبختانه با حفظ نيروي انساني خود و تلاش کارشناسان بولر امروز از سال هاي قبل از تحريم نيز توانمندتر شده ايم تا جايي که منطقه تحت مديريت بولر تهران نيز بزرگ تر شده است.