بین‌المللیتازه‌های کشورهاشماره 9غلاتگوناگون

افغانستان، کشوري با کمبود شديد غلات

افغانستان کشوري محصور در خشکي است که از شمال با ترکمنستان، ازبکستان و تاجيکستان، از شرق و جنوب با چين و پاکستان و از غرب با ايران هم‌مرز است. متأسفانه به دليل جنگ، صلح و پايداري در اين کشور وجود ندارد و استاندارد زندگي در آن در بين پايين‌ترين رده‌ها قرار دارد. رشد اقتصادي افغانستان بين سال‌هاي 2003 تا 2012، 4/9 درصد در هر سال بوده‌ است. متوسط در آمد ساليانه، براساس آمار سال 2009، 426 دلار بوده است و 56 درصد از مردم زير خط فقر يا کمي بالاتر از آن هستند.

بيش از 80 درصد از جمعيت افغانستان به صورت مستقيم يا غيرمستقيم به کشاورزي وابسته هستند. حدود 50 درصد از جمعيت در اين بخش به صورت مستقيم فعاليت دارند. بخش کشاورزي، يک چهارم توليد ناخالص داخلي افغانستان را تشکيل مي‌دهد. کشاورزي براي اقتصاد افغانستان حياتي است و براي رشد اقتصادي لازم است. بسياري از افغان‌ها براي ادامه زندگي و پايداري خانواده به کشاورزي وابسته هستند. قبل ازسالهاي جنگ در افغانستان، محصولات کشاورزي اين کشور مانند انار، بادام، پسته، کشمش و زردآلو شهرتي جهاني داشتند. اما با شروع جنگ داخلي و پس از آن حمله آمريکا، کشاورزي رو به افول گذاشت. با توجه به رشد بي رويه جمعيت افغانستان و در دست نبودن آمار دقيقي از آن به دليل ثبت نشدن تولدها، مدل‌هاي شبيه سازي شده حاکي از اين هستند که کشاورزي اين کشور بايد سالانه 6 درصد رشد داشته باشد، تا بتواند پاسخگوي نياز داخلي باشد. اين ميزان رشد، دوبرابر سريع‌تر از نرخ رشد در دهه گذشته بوده است. رسيدن به اين رشد سخت است اما غيرممکن نيست.
تنها 12 تا 15 درصد (8 ميليون هکتار) از زمين‌هاي افغانستان، آن هم به صورت پراکنده و در دره‌هاي مختلف، قابل کشت محصول هستند و در حال حاضر تنها 6 درصد، زير کشت است. تقريبا دو سوم از اين ميزان زمين‌هاي زير کشت نيازمند آبياري هستند و آب مورد نياز از رود، چشمه و قنات استفاده مي‌شود. براي يک سوم ديگر از آب باران و برف استفاده مي‌شود. ميزان بارش در بسياري از مناطق حدود 400 ميلي ليتر در سال است. افغانستان اين پتانسيل را دارد تا 2 ميليون هکتار ديگر را آبياري کند، اما اين مسئله نيازمند سرمايه‌گذاري در ساخت سد و زيرساخت‌هاي آبياري است. سرمايه‌گذاري جديد نيازمند بودجه‌اي 4500 دلاري براي هر هکتار است و تقريبا 10 برابر بازسازي زيرساخت‌هاي موجود، هزينه‌ در بر دارد.
بيشتر زمين‌هاي کشاورزي افغانستان بسيار کوچک هستند، 60 درصد کمتر از يک هکتار و 90 درصد نيز کمتر از 5 هکتار هستند. بنابراين، بيشتر کشاورزان در حد برطرف کردن بخشي از نياز خانواده خود مي‌توانند محصول توليد کنند. از سال 2002، بسياري از پناهندگان افغان (حدود 4 ميليون) مجبور به بازگشت به افغانستان شدند و در بخش کشاورزي مشغول به کار هستند. با افزايش اين حجم از جمعيت، توليدات کشاورزي افغانستان تنها پاسخگوي نيمي از جمعيت اين کشور است.
کمبودهاي غذايي در افغانستان به دلايل نامناسبي سيستم حمل و نقل، شديدتر شده‌اند. شبکه ملي حمل و نقل اين کشور با جنگ‌هاي فراوان تقريبا نابود شده است. البته ناامني نيز يکي ديگر از دلايل اين کمبودهاي شديد است.

گندم

توليد غلات، به‌خصوص گندم از ملزومات هميشگي کشاورزي افغانستان بوده است. گندم يکي از غلاتي است که توليد بيشتر آن مي‌تواند به درآمد بيشتر و کارآفريني کمک کند. 3/6 درصد از توليد ناخالص داخلي به گندم اختصاص دارد. توليد گندم به اشتغال‌زايي 1/1 تا 3/1 ميليون شغل منجر شده است که از اين ميزان 640 هزار تا 790 هزار شغل بر روي زمين‌هاي کشاورزي ايجاد شده است.
توليد غلات افغانستان 7/3 تا 6/5 ميليون تن در سال است و گندم بيشترين سهم را دارد. افغان‌ها بيشترين سرانه مصرف گندم را در دنيا دارند (160کيلوگرم در سال)، زيرا در هر وعده غذايي از گندم استفاده مي‌کنند. قبل از شروع جنگ، افغانستان در توليد گندم خودکفا بود و حتي ميزان کمي را نيز صادر مي‌کرد. در حال حاضر، به طور متوسط، اين کشور سالانه 2/1 ميليون تن گندم وارد مي‌کند.
مشکلات اصلي کاشت گندم در افغانستان به کيفيت بذر مورد استفاده، ميديريت آب و آفت ملخ مراکشي مربوط است. البته زيرساخت‌هاي ذخيره‌ سازي نيز نيازمند بازسازي و بهبود هستند. به دليل اين مشکلات، افغانستان براي تأمين نياز داخلي وابسته به واردات گندم و آرد است.
به غير از گندم، برنج، ذرت و جو از ديگر محصولات مهم توليدي در افغانستان هستند. 15 درصد از زمين‌هاي زير کشت به توليد اين 3 نوع اختصاص دارد و روي هم رفته حدود يک ميليون تن محصول توليد مي‌کنند.

صنعت آسياباني

صنعت آسياباني افغانستان در سال‌هاي گذشته به قدري ضعيف شده است که توانايي مقابله با کارخانه‌ هاي آرد کشورهاي همسايه را ندارد. اين کشور 3/2 ميليون تن واردات آرد در سال 2016-2017 داشته است که رتبه اول جهان را به خود اختصاص داده است. کارخانجات کوچک آرد اين کشور روزانه توليدي بين 1 تا 3 تن دارند که براي تأمين نياز داخلي کافي نيست.
ماشين آلات اين کارخانجات نيز، عمدتا قديمي و فرسوده هستند و کارآيي مناسبي ندارند، در نتيجه کيفيت نيز بسيار افت مي‌کند. افغانستان قبل از جنگ داخلي، 5 کارخانه آرد دولتي داشت که ظرفيت توليد بيشتري داشتند، اين کارخانجات در دهه 80 ميلادي توسط اتحاديه شوروي ساخته شده بودند. 8 کارخانه آرد بزرگ‌تر که در کابل، مزارشريف، جلال‌آباد و هرات که بين 80 تا 500 تن توليد در روز دارند، نمي‌توانند با ظرفيت کامل کار کنند.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا