بهای تمام شده نامشهود مرتبط با مواد اولیه در صنعت آرد
مدیرعامل ارد جوانه شوشتر
گندم بهعنوان مواد اولیه مورد استفاده در صنعت آرد، تمامی مشخصات آرد تولیدی از نظر کیفی و کمی را تعیین میکند. با توجه به اینکه فرآیند تولید آرد از گندم، فرآیندی تماما فیزیکی است و در آن تغییر و تبدیلی صورت نمیپذیرد، کیفیت آرد تولیدی بصورت کامل به نوع گندم مورد استفاده بعنوان مواد اولید وابسته خواهد بود. به همین دلیل کارخانجات آرد در زمان تهیه و خرید مواد اولیه به کیفیت آن توجه داشته و نوع گندم مورد استفاده را با توجه به کیفیت آرد مورد نظر برای تولید انتخاب میکنند.
همچنین با توجه به اینکه تولید آرد فقط از گندم صورت میپذیرد در واقع مواد اولیه مورد استفاده در تولید منحصر به فرد خواهد بود و تمام مواد و ناخالصیهای غیر از گندم باید در فرآیند آسیابانی از آن جدا سازی گردد تا در کیفیت و کمیت آرد تولید شده تاثیر منفی نداشته باشد و این امکان وجود دارد که از وزن گندم خریداری شده به دلیل وجود ناخالصیهای موجود در آن کاسته شود .
معاملات جهانی گندم بر اساس موارد ذکر شده فوق یعنی کیفیت گندم صورت میپذیرد و کارخانجات آرد، گندم را بصورت انتخابی و بر اساس نوع نیاز خود بر مبنای کیفیت اعلام شده توسط تولید کنندگان گندم خریداری میکنند. در تجارت جهانی گندم، قیمت فروش آن با توجه به عوامل مختلف و متعددی تعیین میگردد که مهمترین عامل موثر بر بهای گندم، میزان پروتئین آن بوده و خریداران و فروشندگان گندم به پروتئین به عنوان اولین عامل در انتخاب و قیمت گذاری گندم توجه دارند.
از دیگر عوامل کیفی موثر بر بهای گندم در بازار میتوان به میزان ناخالصی، هکتولیتر، فعالیت آنزیمی یا عدد فالینگ و در نهایت میزان سختی دانه اشاره کرد که هر یک به نوبه خود در قیمت گذاری گندم موثر هستند و در تجارت گندم بر اساس مشخصات مورد نیاز مصرف کننده و یا مشخصات ارائه شده توسط فروشندگان، گندم مورد نظر معامله میگردد .
بهای تمام شده برای کالا یا خدمات، هزینهای است که مشتری ملزم به پرداخت آن میباشد. از آنجایی که در انواع معاملات و تعاملات تجاری، قیمت یک کالا یا خدمات بر مبنای عرضه و تقاضا در بازار تعیین میگردد، بخشی از این قیمت شامل مواردی است که بهای تمام شده یک کالا یا خدمات را مشخص میکند .
بهای تمام شده در واحد های تولید عموما متشکل از سه عامل مواد اولیه، دستمزد مستقیم و هزینههای سربار ثابت و متغیر است که در این میان هزینه مواد اولیه بیشترین تاثیر را در قیمت نهائی یک کالا خواهد داشت . در کارخانجات آرد نیز قیمت محصولات قابل عرضه برای فروش شامل بهای تمام شدهای است که بیش از 70درصد آن را قیمت مواد اولیه یا همان گندم تشکیل میدهد.
در اصول حسابداری پس از کسر بهای تمام شده از میزان فروش، سود ناخالص برای یک واحد تولیدی حاصل میآید که از آن پس تمام هزینهها یا درآمدهای غیر عملیاتی نیز در آن محاسبه شده و در نهایت به سود یک کارخانه منجر میگردد. آنچه اهمیت دارد آن است که تلاش گردد تا بهای تمام شده محصول همواره کاهش یابد و به این ترتیب حاشیه سود واحد های تولیدی بیشتر باشد زیرا عموما هزینههای غیر عملیاتی در کارخانجات قابل مدیریت کردن بوده اما برکنترل اجزای تشکیل دهنده در بهای تمام شده مدیریت کمتری وجود دارد.
بهای تمام شده کمتر به معنی فرصتهای رقابتی بیشتر خواهد بود. به همین دلیل کیفیت و کمیت گندم مورد استفاده در کارخانجات آردسازی میتواند بر گردش مالی و در نتیجه بر کسب درآمد این واحدهای تولیدی موثر باشد.
کاهش بهای تمام شده در واحد های تولیدی این قدرت را به کارخانه میدهد که با توان بیشتری در بازار رقابت حضور داشته و یا توانائی بیشتری در افزایش کیفیت برای ورود به بازار های رقابتی بدست اورد زیرا حاشیه سود باقیمانده اجازه هزینه بیشتر به قصد افزایش کیفیت را خواهد داد و یا بهای تمام شده کمتر ، عرضه کالا با قیمت کمتر را در میان رقبا ممکن خواهد ساخت .
اثر مواد اولیه بر بهای تمام شده
آنچه که اهمیت دارد تامین مواد اولیه مناسب برای یک واحد تولیدی است که از دو جهت کیفیت و قیمت مورد توجه بوده و گندم خریداری شده برای تولید آرد علاوه بر تامین کیفیت مورد نیاز برای تولید آرد، باید از قیمتی مناسب برخوردار بوده تا بر درآمد های کارخانه تاثیر منفی نداشته باشد.
در صورتی که گندم تحویلی به کارخانجات دارای یک درصد ناخالصی غیر مفید باشد بطور حتم بهای گندم خریداری شده به میزان همان یک درصد، بالاتر از بهای پرداخت شده خواهد بود که به همین ترتیب با افزایش میزان ناخالصیها در گندم امکان افزایش بهای تمام شده برای محصولات تولیدی نیز افزایش خواهد یافت.
بعنوان مثال در صورت نیاز به خرید یک تن گندم برای تولید آرد مورد نظر، در صورت کسر یک درصد از ناخالصیهای موجود در مواد اولیه، دیگر به یک تن گندم دسترسی وجود نخواهد داشت . برای تامین این میزان از گندم و رسیدن به مقدار یک تن مورد نیاز لازم است یک درصد گندم بیشتری خریداری گردد که این امر بر هزینههای مواد اولیه خواهد افزود.
تصمیم گیری برای خرید گندم در کارخانجات آرد عموما به دو گونه صورت میپذیرد که در شکل اول مقدار آرد تولید شده از یک میزان مشخص گندم محاسبه میگردد و برای روشهای تولید قراردادی مناسب است که در آنها برنامه ریزی تولید بر اساس مقدار گندم عرضه شده توسط مشتریان برنامه ریزی صورت خواهد گرفت. در حالت دوم مقدار گندم مورد نیاز برای تولید یک میزان مشخص از آرد مورد محاسبه و خرید قرار میگیرد که برای تولید سفارشی مورد استفاده قرار خواهد گرفت به گونه ای که کارخانجات بر اساس سفارش مشتریان برای میزان مشخصی از آرد ، اقدام به تامین مقدار معینی گندم میکنند که در نهایت هر دو روش به نتیجهای مشابه خواهند رسید .
برای تامین مقدار مشخصی از گندم باید بخاطر داشت که در ابتدا مقادیر ناخالصی اعم از غیر مفید ( غیر قابل فروش ) و مفید ( قابل فروش ) از میزان محموله گندم خریداری شده کاسته خواهد شد. به همین دلیل برای رسیدن به میزان گندم مورد نظر مجددا باید نسبت به تامین کسری آن اقدام کرد و به جهت خرید میزان مشخصی از گندم ، وجه پرداختی به نسبت ناخالصی های کسر شده از وزن گندم ، باید افزوده گردد و در عمل ، مجموع بهای تمام شده مواد اولیه خریداری شده قدری بیشتر از قیمت اعلام شده برای آن خواهد بود .
پس از کسر ناخالصی های غیر مفید و مفید ، برای رسیدن مجدد به میزان گندم مورد نظر ، بهای پرداخت شده بیش از قیمت گندم خواهد بود لذا بهای تمام شده محصول تولیدی در کارخانه نیز از قیمت پرداخت شده جدید برای این گندم حاصل خواهد شد . بعنوان مثال با توجه به نوع محاسبات برای گندم در ایران بر مبنای یک درصد ناخاصی غیر مفید و سه درصد ناخالصی مفید ، بهای پرداختی برای گندم خریداری شده عملا 123.411 ریال به ازای هر تن گندم بجای 120.000 ریال قیمت مصوب آن در کشور خواهد بود و بعد از آن تمام عوامل موثر بر بهای تمام شده بر اساس همین قیمت جدید محاسبه خواهد شد .