همواره دو عنصر ضرورت یا اجبار در فرآیند تصمیمگیری تأثیر بسزایی دارند، در واقع آزادسازی صنعت و اصلاحات اقتصادی که دولت جدید به آن تن داده است، به نوعی ضرورت داشت و حتی زمان آن نیز دیر شده بود اما کار درست آن بود که دولت نهم پس از هدفمندسازی یارانهها به این کار اقدام میکرد؛ زیرا در حال حاضر این اصلاحات اقتصادی از روی اجبار تصمیمگیری شد، به این معنا که با محدودیت در منابع درآمدی، کاهش ارزش پول ملی و تورم ناشی از مدیریت سوء اقتصادی و تحریمها روبهرو شده بودیم و دیگر تداوم وضعیت قبلی برای دولت میسر نبود و با کسری بودجه مواجه میشد.
مهندس معماریان، رئیس هیئت مدیره شرکت آرد تهران باختر با بیان مطلب بالا در گفتوگو با خبرنگار نگاشته عنوان کرد: برای اجرای اصلاحات اقتصادی ابتدا میبایست زیرساختهای این کار که کنترل و کاهش تورمها، مدیریت تحریمها و تقویت ارزش پول ملی است، فراهم میشد، در آن صورت، اصلاحات ساختار اقتصادی و حذف یارانهها به نتیجه مناسب که واقعی کردن بستر باشد، منتهی میشد اما در حال حاضر به عنوان مثال حذف ارز ترجیحی منجر به افزایش قیمت کالای اساسی و در نتیجه تورم شده است که این مسئله خود رکود تولید را به بار میآورد. همچنین در بخش کلان به سرانه تولید و بخش مولد اقتصاد نیز صدمه وارد میکند.
چرا آزادسازی به معنای واقعی رخ نداده است؟
وی درباره آزادسازی صنعت اظهار کرد: اصلاح قیمتها و واقعی شدن آن، موضوعی است که همه ما موافق آن هستیم اما این اتفاق باید در تمام زنجیره رخ دهد. به این معنا که هم نان سنتی و هم بخش فانتزی و صنعتی آزاد شود. در غیر این صورت هم به صنعت و هم به سبد خانوار مردم آسیب وارد میشود. تا زمانیکه نرخ بخش نان سنتی که 85 درصد مصرف گندم کشور را تشکیل میدهد، واقعی و اصلاح نشود؛ قادر به اصلاح و آزادسازی در این صنعت نخواهیم بود و مشکلات دیگری همچون تشدید خروج آرد از شبکه سنتی به دیگر بخشها اتفاق میافتد. در واقع یارانه نان سنتی باید به طور هدفمند به قشر آسیبپذیر اختصاص داده شود.
معماریان در ادامه افزود: در حال حاضر دولت به بخشی از دهکهای جامعه به دلیل افزایش قیمت کالاهای اساسی حاصل از حذف ارز ترجیحی، حدود 300 تا 400 هزار تومان یارانه میدهد؛ لذا ارائه یارانه نان نیز عددی نیست که دولت نتواند علاوه بر یارانه فعلی به مردم ارائه کند و این منجر به افزایش تورم نیز نمیشد اما در حال حاضر دولت حتی هزینه بیشتری برای دستگاههای پز نانوایی و نظارت و رصدکردن کارتهای نان متحمل شده است. این جراحی اقتصادی نیست بلکه همچون باز کردن عضو آسیب دیدهای میماند که در حال حاضر گاز استریل بر روی آن گذاشتهاند تا ببینند در آینده چه باید کرد!
وی یادآور شد: آزادسازی بخش صنف و صنعت به تغییر رفتار تولیدکننده و مصرفکننده منجر شده است؛ به این معنا که الگوی خرید، مصرف و حجم خرید به دلیل افزایش قیمت تغییر کرده است و این به کاهش فروش نانهای حجیم و ماکارونی منجر شده و کالای جایگزین بخشی از این مصرف را گرفته است.
علل کاهش مصرف آرد صنف و صنعت پس از اجرای اصلاحات اقتصادی
معماریان درباره دلیل کاهش مصرف آرد صنف و صنعت پس از آزادسازی گفت: کاهش مصرف آرد صنف و صنعت پس از آزادسازی به دلایل کاهش صادرات ماکارونی، کاهش قدرت خرید مردم و جابهجایی تقاضا اتفاق افتاده است، به این معنا که بخشی از تقاضای نان صنعتی و فانتزی به سمت نان سنتی سوق داده شده و این موضوع با بررسی میزان مصرف آرد نانواییهای سنتی و فانتزی طی دو ماه گذشته اثبات میشود.
وی در پایان تصریح کرد: پیش از آزادسازی، کارخانهها مواد اولیه خود را به طور ماهانه یا سفارشگیری بلندمدت تهیه میکردند اما در حال حاضر مشکل نقدینگی و 4 برابر شدن نرخ آرد به کاهش حجم خرید و سفارشات منجر شده است. هرچند تأثیر روانی افزایش قیمت به مرور کمرنگ میشود و مجدد میزان خرید و سفارشات واقعی بازمیگردد اما امیدواریم بازگشت خرید به دلیل افزایش قدرت خرید و درآمد سرانه باشد. البته منظور از افزایش، اسراف نیست. از سویی با توجه به اینکه جامعه ما در بخش نان اسرافکار است، بنابراین گرانشدن این کالا از جهت اصلاح مصرف مناسب بود و تنها امیدواریم که افزایش قیمت به امنیت غذایی و میزان استاندارد مصرف مردم کشور آسیب وارد نکند.