سالهاست كه مشكلات كيفي گريبانگير زنجیره تولید گندم، آرد و نان ايران را گرفته است و سال هاي بسيار طولاني است كه عوامل موثر بر كاهش كيفيت به صورت مكرر در اين صنعت مورد ارزيابي قرار گرفته و در تمامي سمينارها و همايش ها نيز سخنرانان اين عوامل را مدام تكرار مي كنند اما تاكنون هيچ تغيير اساسي در اين صنعت رخ نداده است. با وجود ارتقاي كيفيت در گندم هاي توليد داخل و همچنين بهبود شرايط در تجهيزات و ماشين آلات در خطوط توليد در سال هاي اخير، متاسفانه مشكلات كيفي نان و ميزان ضايعات توليد همچنان در همان ابتدای راه بوده و عملا گذشت زمان نتوانسته است به حل اين مشكلات كمك نمايد. در نوشته ذيل برخي از اين عوامل مورد ارزيابي قرار می گیرد.
تاريخچه كاهش كيفيت در زنجیره تولید گندم و آرد و نان
زنجيره توليد گندم، آرد و نان و ریشه مشکلات آن چیست؟/ پيش از انقلاب اسلامي ايران و تا زمان وقوع جنگ تحميلي با توجه به دو عامل آزاد بودن تجارت گندم و آرد براي كارخانجات و همچنين تعداد محدود كارخانجات و نانوايان، مشكلات كيفي آنچنان بر اين صنعت سايه نيافكنده و عموم مردم از كيفيت نان مورد استفاده و ساير محصولات توليدي در اين صنعت رضايت داشتند.
با آغاز جنگ تحميلي و لزوم كنترل ارزاق عمومي و همچنين تامين ارزاق مورد نياز جبه هاي جنگ، دولت وقت كنترل كشت، خريد و ذخيره سازي گندم را در دست گرفته و كارخانجات آرد و نانوايان به نظام سهميه بندي وارد شدند. همچنين با توجه به يارانه پرداختي به اين صنعت، لزوم نظارت در اين چرخه نيز هر چه بيشتر مورد توجه قرار گرفت و كارخانجات آرد سازي عملا به عنوان پيمان كاران دولت در قبال توليدات سهميه بندي شده خود، دستمزد دريافت می کردند.
حق انتخاب کارخانجات آردسازی و نانوایان به چه صورت است؟
در اين نظام هيچگونه انتخابي به كارخانجات آرد سازي و نانوايان داده نشده و تمامي مواد اوليه و محصول توليدي در كنترل و نظارت دولت قرار داشت كه اين امر با منطق زمانه كاملا همخواني داشته و عبور از بحران ان زمان جز به شكل ذكر شده ممكن نبود اما پس از اتمام جنگ تحميلي و آغاز دوران صلح و سازندگي و كاهش بحران مذكور هيچگونه تغييري در ساختار اين صنعت صورت نگرفته و تا سال هاي طولاني بعد از اين دوره نيزبه همين منوال ادامه داشت و اين نظام را مي توان آغاز كاهش كيفيت در اين چرخه ناميد چراکه باید شرايط براي توليد آرد در ايران بهبود يابد اما بدون هيچ تغييري همچنان دراختيار دولت قرار داشت و هيچگونه حق انتخاب و يا اعمال سليقه و هيچ انگيزه اي براي رقابت و يا رسيدگي به كيفيت گندم، ماشين آلات توليد آرد و يا نحوه پخت نان وجود نداشت.
در سال هاي انتهاي دهه 80 و آغاز دهه 90 برنامه ريزي دولت براي كاهش تصدي بر اين صنعت و آغاز آزاد سازي در اين تجارت بارقه اميدي را در كارخانجات آرد سازي و صنعت نان ايجاد نمود و فعاليت ها و برنامه ريزي ها و سرمايه گذاري ها در اين صنعت آغاز شد اما متاسفانه هيچگونه تغييري در كيفيت توليدات صورت نگرفت، عمده مشكلات موجود در مسير ارتقاي كيفي ذيل عنوان ميگردد:
١- تحليل و تصميم گيري جزيره اي مشكلات در زنجیره تولید گندم
صنعت گندم و آرد و نان يك زنجيره تامين كاملا وابسته به اجزاي آن است و هر يك از حلقه هاي اين زنجيره تامين به صورت كاملا موثر و داراي تاثير مستقيم بر كيفيت توليدات حلقه هاي بعدي خواهد بود. تحليل مشكلات اين صنعت در تمام اين سال ها به شكل جزيره اي صورت گرفته و هر يك از حلقه هاي اين زنجيره به شكلي مستقل و بدون توجه به تاثير آن بر حلقه هاي بعدي صورت گرفته و هر تغييري در سياست ها و فرايند هاي حلقه هاي اين زنجير بعضا تاثيرات معكوس بر توليدات ساير بخشهاي اين صنعت داشته است و ارتقاي كيفيت را سخت و هزينه بر نمودهاست.
راه حل اين معضل گرد آوري اطلاعات مرتبط و نيازهاي هر يك از حلقه هاي اين زنجير و تحليل كاملا كارشناسانه آن ها و ارائه راهكارهاي بلند مدت با تكيه بر علم و تجربه و همچنين خطاهاي پشين است. به طور حتم عملكرد بر مبناي دستور العمل و همچنين تحليل مشكلات و ارائه راهكار از جانب نظامه اي دولتي بصورت كوتاه مدت و متغير نمي تواند راه حل مشكلات باشد.
٢- تصميمات و يا راهكارهاي دستوري اما خلق الساعه برای زنجیره تولید گندم
شايد كمتر صنعتي در جهان و يا ساير صنايع داخلي به اندازه صنعت گندم و آرد و نان، داراي دستور العمل هاي مختلف و زياد بوده كه بعضا نقض دستورات ديگر نيز می باشد. ارائه راهكارهاي غير كارشناسي از جانب افراد در نظام هاي دولتي و همچنين عدم رعايت اولويت ها همواره صنعت را دچار تغييرات دائمي و بعضا كوتاه مدت در دستور العمل ها نموده و در طول اين سالها قدرت برنامه ريزي را از كارخانجات گرفته و هزينه هاي هنگفتي را بر آن ها تحميل نموده است اما بازخورد هاي دريافت شده هيچيك نشاني از بهبود شرايط درخود ندارند.
لازم است با برنامه ريزي بلند مدت و و روشن ساختن دورنماي يك صنعت مساعد و كارآمد با تدوين كليات مورد نظر دولت و ارائه آن ها به كارگروه هاي مرتبط به هم و كاملا كارشناسانه، جزييات را برنامه ريزي نموده و مسير رشد و ارتقاي كيفي را بصورت مشخص و با ثبات طي نمود.
٣- تصميمات غير كارشناسي :
آنچه باعث تغييرات در تصميم گيري ها و همچنين عدم رشد و ارتقاي كيفي در محصولات اين صنعت مي گردد ناشي از تصميمات غير كارشناسي توسط افرادي با عدم شناخت از اين صنعت است. تصميمات اتخاذ شده در اين صنعت بعضا به دليل تغييرات در شرايط حاكم بر جامعه و استقرار شرايطي جديد نيازمند تغييرات هستند كه به طور حتم اين امر لازم است اما بايد بخاطر داشت كه تغييرات فقط در جزئيات برنامه ها مورد پذيرش بوده و نبايد تصميمات كلان را تحت تاثير خود قرار دهد.
كشور جمهوري اسلامي ايران سالهاست كه شرايط مختلف را تجربه نموده است كه از ان جمله جنگ تحميلي، تحريم، بحران اقتصادي، تورم، افزايش بهاي ارز هاي خارجي، ركود اقتصادي، قاچاق و ساير اتفاقات ديگر است و اين انتظار مي رود كه تجربه كافي براي اخذ تصميمات كلان با توجه به همه احتمالات فوق وجود داشته باشد تا كمترين ميزان تغييرات در برنامه ها ديده شود اما در حال حاضر عدم كارشناسي در همه ابعاد اين صنعت به وضوح ديده مي شود و از زمان كشت گندم كه دستور العمل هاي خريد صادر مي گردد،
آیا تغييرات عمده در تجهيزات و نحوه پخت نان درست است؟
هرساله مواردي جديد كه به دور از كارشناسي و بدون توجه به تبعات ناشي از آن صادر مي گردد تا انتهاي اين حلقه كه نانوايان هستند را تحت الشعاع قرار مي دهد. اين تصميمات در حوزه فن آوري نيز خصوصا در بخش پخت نان وجود داشته و همه ساله به قصد كاهش ضايعات نان، نانوايان را وادار به تغييرات عمده در تجهيزات و نحوه پخت نموده كه ثمره آن چيزي جز كاهش كيفيت و همچنين كاهش ارزش تغذيه و افزايش ضايعات نان نداشته است.
٤- سوار بر موج :
متاسفانه در ايران و فرهنگ ايرانيان پديده جاري شدن موج و به دنبال آن موج سواري يك عده همواره وجود داشته است كه اين امر نيز با برخي از تصميمات بدون تفكر و سريع براياين صنعت عجين شده است. امواجي مانند سيلوسازي، تغييرات در تكنولوژي، مواد بهبود دهنده، تجهيزات آزمايشگاهي، توليد نان هاي حجيم و نيمه حجيم و صنعتي و مثال هايي از اين دست در طول زمان هزينه هاي بسياري را بر بدنه اين صنعت وارد آورده است كه با وجود مثبت بودن تفكر اوليه متاسفانه در نهايت ابتر مانده و بسياري از هزينه هاي صورت گرفته بدون كارآمدي لازم رهاشده اند.
فرايند توليد نان در اين كشور در ذات خود داراي تفكر كيفيت باشد
در اين امر كه برخي از اين تصميمات در زمان خود لازم و ضروري بوده است، هيچگونه شبه اي وجود ندارد اما بايد توجه داشت كه اگر فرايند توليد نان در اين كشور در ذات خود داراي تفكر كيفيت باشد، بسياري از موارد ذكر شده خود به خود در ذهن فعالان اين زنجيره تامين خطور نموده و به انجام مي رسد، در حاليكه اين امور بدون ايجاد موج و حجمه صورت گرفته و هرگونه هدر رفتن سرمايه و زمان را نيز منتفي مي نمايد.
اينكه ارگان هاي تصميم گيرنده در زمان هايي خاص اقدام به پر رنگ نمودن يك بخش از نيازهاي اين صنعت نموده و سرمايه ها را به سمت يك هدف خاص سوق مي دهند، عملا منجر هدررفتن بخش عمده اي از اين سرمايه ها خواهد شد در حالي كه هر فعالي در اين صنعت خود ميداند كه براي توليد كيفي و مناسب به چه زيرساخت هايي نياز داشته و در فضاي رقابتي خودبه خود به صرف هزينه صحيح براي تقويت اين زير ساخت ها خواهد پرداخت كه بهترين راه حل اينگونه مشكلات ايجاد فضاي آزاد و در عين حال رقابتي براي توليدات اين صنعت بوده كه در عين حمايت دولتي و بانكي از اين صنعت موارد را به انتخاب فعالان اين صنعت واگذار نموده و از ايجاد يك موج جلوگيري به عمل خواهد آمد.
٥- فرهنگ نادرست مصرف:
ايجاد يك فرهنگ در جامعه عموما به زمان طولاني نياز دارد و به همين منوال تغيير آن نيز زمان زياد و هزينه بالايي را طلب خواهد نمود. متاسفانه در فرهنگ مصرف نان در ايران تفكرات و فرهنگ نادرست مصرف مانند ترجيح دادن نان هاي روشن و سفيد، عدم استقبال از نان هاي حجيم و نيمه حجيم، مصرف تعداد زياد نان و مواردي از اين دست رايج شده اند و به همين دليل براي رضايت مصرف كنندگان باید تمامي روش هاي توليد و پخت را تغيير داده كه بسياري از اين روش ها با ذات زنجیره تولید گندم و آرد موجود در ايران همخواني نداشته و علاوه بر نارضايتي در حلقه هاي مياني زنجيره تولید گندم و آرد و نان در نهایت منجر به عدم رضايت مصرف كنندگان خواهد شد.
بايد توجه داشت كه تغيير فرهنگ نادرست و جايگزيني فرهنگ صحيح در مصرف زنجیره تولید گندم نيازمند به صرف زمان و هزينه بالايي مي باشد و اين فرهنگ سازي عموما از توان شركت ها و سازمان ها در بخش خصوصي خارج است كه لازم است دولت در اين امر ياري رسان بوده و از طريق رسانه ها در يك دوره طولاني مدت به نشر فرهنگ صحيح مصرف اقدام نمايد.
وضعیت کاهش ضایعات نان در کشور به چه صورت است؟
در زمان تصميم براي كاهش ضايعات نان و زنجیره تولید گندم و ايجاد كارخانجات نان صنعتي براي توليد نانهاي حجيم و نيمه حجيم با توجه به عدم توانايي توليد كنندگان براي تغيير فرهنگ مصرف وعدم اقدامات فرهنگي و اطلاع رساني از جانب دولت، اين طرح عملا با شكست مواجه شده و نان هاي حجيم و نيمه حجيم در افكار مصرف كنندگان همان نان فانتزي محسوب شده و مصرف انها با اقبال مواجه نشد. همچنين نمي توان فرهنگ ترجيح نان هاي روشن و سفيد را كه در مدت زماني حدودا ده ساله بدليل گلايه نانوايان از كيفيت ارد در زمان سهميه بنديتوليد ايجاد شده و در ذهن مصرف كنندگان وارد شده است را يك ساله از ذهن آن ها خارج نموده و عادت هاي مصرف را عوض نمود.
٦- برای رفع مشکلات زنجیره تولید گندم چه بايد كرد؟
نخستين گام در امر بهبود كيفيت زنجیره تولید گندم، آرد و نان برنامه ريزي بلند مدت و كاملا كارشناسي است. برنامه اي با گذشت زمان دچار تغييرات محيطي يا سليقه اي نگردد و تمامي نيازهاي اين صنعت را برآورد نموده و با توجه به زيرساخت هاي كشور به انتخاب روش هاي كشت و توليد آرد و انتخاب نان مناسب و همچنين تهيه تجهيزات و استانداردهاي مورد نياز پرداخت.
در گام بعدي لازم است سياست هاي تصدي گري دولت مورد ارزيابي مجدد قرار گرفته و زمينه براي آزاد سازي اين تجارت فراهم گردد. توليد كنندگان و مصرف كنندگان بايد حق انتخاب داشته و مواد اوليه اعم از گندم و يا آرد در اين صنعت به راحتي در دسترس باشد.
لازم است قيمت گذاري به نحوي باشد تا توليد كنندگان از سود منطقي برخوردار گردند كه اين امر مي تواند در ارتقاي كيفيت بسيار موثر باشد همچنين مواردي مانند قاچاق و يا ورود مواد اوليه و محصولات در بازارهاي غير رسمي نيز به راحتي قابليت كنترل خواهد داشت.
واردات گندم و صادرات آرد براي كارخانجات به نوعي كابوس مبدل نگردد
زمينه هاي تجارت بين الملل در اين صنعت بايد به راحتي صورت پذيرت و واردات گندم و صادرات آرد براي كارخانجات به نوعي كابوس مبدل نگردد. در صورت رواج صادرات مي توان به راحتي از ظرفيت خالي كارخانجات براي ارزآوري استفاده نموده و علاوه بر كسب درآمد بيشتر براي توليد كنندگان مي توان به راحتي قاچاق محصولات را كنترل نمود.
لازم است كليه تصميمات در كارگروه هايي صورت پذيرد كه كاملا به صورت تخصصي، علمي و اصولي به حل مشكلات زنجیره تولید گندم پرداخته و دستور العمل هاي كامل و بدون نياز به تغييرات را براي بهبود شرايط توليد در اين صنعت صادر نمايد، علاوه بر آن لازم است قوانين و مقررات دست و پا گير پيشين نيز مورد ارزيابي قرار گرفته و به درستي لغو گردند. در نهايت لازم است مجموعه اين صنعت به صورت واحد ارزيابي گردد و از تحليل جزيره اي و حلقه هاي جدا از هم اجتناب نمود و جايگاه اين صنعت را هر چه سريع تر به سمت وسوي آزاد سازي و خروج از تصدي گري دولت سوق داد.